حرف از ته دل



 

دلم چون سنگ میشود ،گاهی خودم ذره ذره غمبار میشوم ،گاهی از سختی نگاهش آسمانم تیره و بی رنگ میشود ،گاهی چنان من٫ مَنه‌ِ پر اشک‌میشود ک لحظه ای دلم برای خندهایم تنگ میشود ،تو آن نبودی که گفتی آسمانت بامن آبی کمرنگ میشود حال چرا خورشید ز آسمانم دمیده باتو گویی آسمان بی رنگ‌ میشود؛

#دنیا_خواجوی


حرف از ته دل

همیشه همینطوری بودی دلبر .همینقدر خشک و بی منطق بودی که الآنم هستی همش باهام بد اخلاقی میکردی.

اصلا میدونی چیه دلبر من مست و معتاد همین بداخلاقیات شدم جوری که اگه یک روز وقتی میام پیشت با محبت بهم سلام کنی نگران میشم که شاید چیزی شده که رفتارت باهام عوض شده.همش با خودم میگم شاید ناراحتی ازم و به روی خودت نمیاری شاید دلت و شدم شاید و شاید و شاید و هزار تا شاید دیگه

میدونی دلبر هیچ وقت نتونستم نوشته های نویسنده ها و شاعر هارو درک کنم میدونی چرا ؟!

چون اونا همیشه از خنده دلبرشون میگن ولی دلبر من با بقیه فرق داره دلبر من نمیخنده اصن دلبر من اگه بخنده دیگه دلبر من نیست.بیخیال اصن دلبر ولی اینو بدون تو حتی تو ناراحتیاتم بازم دلبر خود منیبازم روت حساسم بازم تو رو با کسی قسمتت نمیکنماصن میدونی چیه دلبر؟!

تهش که بازم واسه خودم میمونی همه میرن از پیشت.

میدونی چیه ؟! تو حتی تو اوج عصبانیتتم دلبر منی جوری که اگه کسی چیزی بهت بگه دلم میخواد بزنم سیراب شیردونش کنم.

دلبر دوست داشتنی من.دوست داشتم یعنی الآنم دارما حتی بیشتر از قبل ولی وای از بی محلیات که منو بیچاره کرده بود.تو دلم زله ده ریشتری راه مینداختیهمش میگفتم چرا دیگه اخم نمیکنه چرا بی تفاوت شده کاش اخم کنه دوباره بهمدوست داشتم ولی

ای وای دلبر من دلبر مغرور من

هیچی ولش کن فقط کاش خدا هیچ بنده ایشو اسیر دلبر مغرور نکنه.


حرف از ته دل

 

بگذار بگویند غیرمنطقی یا غیراجتماعی هستیم؛ اما به این می‌ارزد که خودمان باشیم.

تا زمانی که رفتار ما و تصمیم‌های ما به کسی آسیبی نمیزند ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم؛ چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستن‌ها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته اند


حرف از ته دل


 که دلت بخواد دست کنی قلبتو از تو سینت دراری بهش بدی!! وقتی بااون شخص حرف میزنی حتی شده واسه ی ثانیه ی حال خیلی خوبی بیاد سراغت جوری ک تمام دوروبریات بگن هان چه انرژیی گرفتی

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست

تا اشارات نظر نامه رسان من توست

 

گوش کن با لب خاموش سخن می گویم

پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

 

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید

حالیا چشم جهانی نگران من و توست

 

گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید

همه جا زمزمه عشق نهان من و توست

 

این همه قصه فردوس و تمنای بهشت

گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست

 

نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل

هرکجا نامه عشق است نشان من و توست

 

سایه زاتشکده ماست فروغ مه مهر

وه از این آتش روشن که به جان من و توست


حرف از ته دل

صنما گر بدی و گر نیكی

تو، شبی، بی چراغ تاریكی

 

آتشی در تو می‌زند خورشید

كنده‌ات باز شعله‌ای نكشید ؟

 

چون درخت آمدی، زغال مرو

میوه‌ای، پخته باش، كال مرو

 

میوه چون پخته گشت و آتشگون

می‌زند شهد پختگی بیرون

 

سیب و به نیست میوه ی این دار

میوه اش آتش است آخر كار

 

خشک و تر هر چه در جهان باشد

مایهٔ سوختن در آن باشد

 

سوختن در خوای نور شدن

سبك از حبس خویش دور شدن

 

كوه هم آتش گداخته بود

بر فراز و فرود تاخته بود

 

آتشی بود آسمان آهنگ

دم سرد كه كرد او را سنگ ؟

 

ثقل و سردی سرشت خارا نیست

نور در جسم خویش زندانی ست .


حرف از ته دل

‍ 

آخرین جستجو ها

ارزان کده اینجا همه چی هست اینجا همه چی هست آلفا 9 باشگاه خبرنگاران | خبر گزاری فارسی دانلود فیلم و سریال جدید سايت عاشقانه ردپاي عشق کارنامه آزمون دکتری 99 | کلید اولیه دکتری 99 تو بهترین خرید رو از ما داشته باش سایتی برای همه